نوشته: وحید عابدینی کارشناسی ارشد علوم اقتصادی دانشگاه تهران، طلبه خارج فقه الاقتصاد حوزه علمیه قم
در یادداشت قبل انواع حکمرانی و تعاریف آنها بیان شد، در این یادداشت می خواهیم بیشتر به رویکرد حکمرانی مشارکتی به طور خاص بپردازیم. در نظام حکمرانی شیعی که بر پایه امام و امت میباشد[1]، چگونگی پیادهسازی نوع حکمرانی همراه با حفظ این اصل یکی از مباحث چالشبرانگیز عرصه سیاستگذاری میباشد. حکمرانی مشارکتی یک مدل مردمی در حکمرانی است که به دنبال تضمین جایگاه مردم در تدوین، اجرا و ارزیابی سیاست است؛ با تاکید بر این اصل که تصمیمات مؤثر بر جامعه باید از طریق فرآیندهای فراگیر اتخاذ شوند، و افراد مختلف را برای ارتقای شفافیت، مسئولیتپذیری و مشروعیت درگیر کند. با بهرهگیری از هوش جمعی و تجارب جمعی، حکمرانی مشارکتی کیفیت تصمیمگیری را افزایش میدهد، انسجام اجتماعی را تقویت میکند[2] و حتی ارتباط امت با امام را تقویت کرده و این رابطه را عمیقتر خواهد کرد.چراکه امام با مهیا کردن شرایط و مشارکت دادن مردم در انتخاب خود، اختیار آنها برای طی کردن مسیر هدایت را به فعلیت بیشتری میرساند و امت نیز با اختیار خود در راستای آنچه که امامشان میخواهد،گام برداشته و فعالانه مشارکت میکنند.
در ادامه به بیان ویژگیهای این سبک حکمرانی میپردازیم.
شمولیت و نمایندگی: حاکمیت مشارکتی ساختارهای سنتی قدرت را تعدیل میکند و به گروهها و افراد به حاشیه رانده شده اجازه میدهد در تصمیمگیریها مشارکت کنند. این فراگیری تضمین میکند که سیاستها منعکسکننده نیازها و آرزوهای کل جمعیت، ترویج برابری اجتماعی و کاهش نابرابریها هستند. همچنین با نقش قائل شدن برای طبقاتی از مردم که پیش از این نظرات آن ها کمتر شنیده میشد، حس مشارکت اجتماعی و توانمندی آنها را تقویت میکند[3].
شفافیت و پاسخگویی: از طریق حاکمیت مشارکتی، فرآیندهای تصمیمگیری شفافتر میشوند، زیرا مردم به اطلاعات، بحثها و نتایج دسترسی دارند. این شفافیت اعتماد بین دولت و مردم را تقویت میکند، مسئولیتپذیری را افزایش و فساد را کاهش میدهد. علاوه بر این، مردمی که فعالانه در تصمیمگیری شرکت میکنند، احتمالاً از سیاستهای اجراشده حمایت میکنند و این امر منجر به پذیرش اجتماعی و اثربخشی بیشتر سیاستها میشود.[3]
سیاستگذاری مترقی: با درگیر کردن طیف وسیعی از ذینفعان و ذیربطان، حاکمیت مشارکتی از دیدگاهها، دانش و تخصصهای گوناگون استفاده میکند. این هوش جمعی با در نظر گرفتن ابعاد چندگانه چالشهای اجتماعی منجر به سیاستهای آگاهانه و جامعتر میشود. همچنین شناسایی تعارضهای بالقوه و پیامدهای ناخواسته را تسهیل میکند که منجر به راهحلهای پایدارتر و مناسبتر میشود.
انسجام اجتماعی و اعتماد: حکمرانی مشارکتی، گفتوگو و همکاری میان مردم را ارتقا میدهد و انسجام و اعتماد اجتماعی را تقویت میکند. هنگامی که افراد احساس میکنند که صدای آنها شنیده میشود و مشارکت آنها ارزشمند است، به احتمال زیاد به طور فعال در جوامع خود مشارکت میکنند که منجر به پیوندهای قویتر و اقدام جمعی میشود. این احساس تعلق و مسئولیت مشترک به یک جامعه انعطافپذیر و منسجم کمک میکند.[4]
ملاحظات عملی برای اجرای حکمرانی مشارکتی
ظرفیتسازی: اجرای مؤثر حکمرانی مشارکتی مستلزم ایجاد ظرفیت در مردم و نهادهای دولتی است. برنامههای آموزشی و کارگاهها میتواند درک مردم از فرآیندهای حکمرانی، حقوق و مسئولیتهایشان را افزایش دهد. بهطور مشابه، مقامات دولتی برای تسهیل گفتگوهای فراگیر، مدیریت تعارضها و گنجاندن رویکردهای مشارکتی در چارچوبهای تصمیمگیری به آموزش نیاز دارند.
تضمین دسترسی: حکمرانی مشارکتی باید برای همه مردم، صرف نظر از وضعیت اجتماعی-اقتصادی، سن، جنسیت، یا مکان در دسترس باشد. باید تلاش کرد تا به گروههای به حاشیه راندهشده، ازجمله جوامع روستایی، افراد دارای معلولیت، و اقلیتهای قومی دسترسی داده شود. استفاده از کانالهای ارتباطی متعدد، مانند سکوهای برخط، جلسات اجتماعی و رسانههای محلی، میتواند مشارکت گسترده و فراگیری را تضمین کرده و حتی میتوان از فناوریهای غیرمتمرکز برای این امر بهره برد.
اطلاعات و ارتباطات مؤثر: اشتراکگذاری شفاف و بهموقع اطلاعات برای مشارکت معنادار بسیار مهم است. دولتها باید بهطور فعال اطلاعات، دادهها و بهروزرسانیهای مربوطه را برای مردم فراهم کنند تا از وضوح آن اطمینان حاصل کنند و امکان تصمیمگیری آگاهانه را برای مردم فراهم کنند. استفاده از سکوهای دیجیتال و استفاده از فناوری میتواند دسترسی به اطلاعات را افزایش داده و مشاوره برخط را تسهیل کند و مشارکت را فراتر از محدودیتهای فیزیکی گسترش دهد.
جمعبندی
حکمرانی مشارکتی ابزار قدرتمندی برای تقویت رابطه امام و امت در دنیای امروز و فراگیری و پیشرفت همهجانبه است. با توانمندسازی مردم و تشویق مشارکت فعال آنها در تصمیمگیری، دولتها میتوانند از دیدگاههای گوناگون بهرهمند شوند، کیفیت سیاستگذاری را ارتقا دهند و انسجام اجتماعی را تقویت کنند. اجرای موفقیتآمیز حکمرانی مشارکتی مستلزم ظرفیتسازی، دسترسی، نهادینهسازی و ارتباطات مؤثر است. پذیرش رویکردهای مشارکتی میتواند جامعه عادلانهتر و انعطافپذیرتری ایجاد کند؛ جایی که مردم در شکلدهی آینده جمعی خود شرکت فعالی داشته باشند.
مراجع
[1] س. خامنهای, طرح کلی اندیشه اسلامی در قرآن. تهران: صهبا, 1397.
[2] میرباقری سیدمحسن،عبدی اسماعیل،, “مفهوم شناسی حکمرانی مشارکتی,” تهران, 1401. Accessed: Apr. 26, 2023. [Online]. Available: https://rc.majlis.ir/fa/report/show/1757892
[3] F. O’May and J. Buchan, “Shared governance: a literature review,” Int. J. Nurs. Stud., vol. 36, no. 4, pp. 281–300, Aug. 1999, doi: 10.1016/S0020-7489(99)00023-1.
[4] H. Wang and B. Ran, “Network governance and collaborative governance: a thematic analysis on their similarities, differences, and entanglements,” https://doi.org/10.1080/14719037.2021.2011389, 2021, doi: 10.1080/14719037.2021.2011389.